اومدم مث یه ببر کینه توز حقمو بگیرم و شبانه روز عقب شغال قاتل بودم بی خبر از اینکه با دیدن تو دیدنِ حالت خندیدن تو خودمم قاتلِ این دل بودم تووی این جنگل قانون مُرده همه چی رنگ جنون داره، جنون ما چی بودیم و چی هستیم الا دوتا قرقاول غلتیده به خون تف به اون ذات تباهی که نخواست بُگذرم با تو از این سدِ سیاه اُف به اون سق سیاهی که نذاشت بگذری با من از این شهرِ تباه بوی خون فرا گرفته قصّه رو طعمِ خون میده تمامِ کلمات ای به جرم من مجازات شده همه یِ قافیه های من فدات تف به اون ذات تباهی که نخواست بُگذرم با تو از این سدِ سیاه اُف به اون سق سیاهی که نذاشت بگذری با من از این شهرِ تباه اُف به اون سق سیاهی که نذاشت بگذری با من از این شهرِ تباه
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
جانانم بردی دل و جانم از عشق تو جانا همش در هیجانم جان جانم عاشقتر از آنم دستم رو بگیری بکوبد ضربانم کاش به دادم برسی به داد حالم برسی کاش به داد این دل پر تب و تابم برسی دست مارو خوندی دلمو کجا کشوندی اومدی دل ببری مارو به کجا رسوندی دلبر دلبر تویی از همه بهتر از گوشه ی قلبم الهی نزنی پر بس که تو جذابی و دلبر دلارام من از همه بهتر برده ای آرام و قرارم نگارم داره میاد کنارم