نسیم دلنواز شاعران شیراز ببر به سوی شهر عاشقان تو این راز رسان پیام ما به گوش یار جانی بگو به داد ما برس اگر توانی نظر به اینکه حال و روز ما خراب است رسیدگی به وضع حال ما ثواب است تو ساقیا بیا و چاره ای دگر کن غم غروب دل گرفته را به در کن چرا بخت بسته در به در نمیشه سیاهی نمیره دست به سر نمیشه چرا خنده از لبای بسته دوره چرا راه شب سیاه و سوت و کوره ♪♪♪ ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو بگو که کار جهان شد به کام ما ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما ♪♪♪ به چیدن ستاره تا کجا دویدیم دویدیم ولی به ناکجا رسیدیم ندیدیم ستاره گر گرفته از تب به گوشه ای نشسته در سیاهی شب چرا بخت بسته در به در نمیشه سیاهی نمیره دست به سر نمیشه چرا بال بستمون نشد که وا شه چرا هی نشد نشد نشد که باشه ♪♪♪ ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو بگو که کار جهان شد به کام ما ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
تو از کجا پیدات شدعشق تواین آشفته حالی کی این همه رویا رو بخشید به این آغوش خالی من از جهان چیزی نمی خوام به جز خندیدن تو کاری ندارم من به غیر از تماشا کردن تو زیباییت بی قرارم میکنه سر به راهم میکنه بی اختیارم می کنه خوبه این دیوونگی وقتی نمی تونی بگی حال این دلشوره هاتو، عشق چه حالی داره من شب به شب زیباییاتو تجسم کرده بودم من تو شلوغیای دنیاتورو گم کرده بودم ردی نبود از تو، تو این شهر که دنبالت بگردم تو از کجا پیدات شد عشق هنوز باور نکردم زیباییت بی قرارم میکنه سر به راهم میکنه بی اختیارم می کنه خوبه این دیوونگی وقتی نمی تونی بگی حال این دلشوره هاتو، عشق چه حالی داره باتو