دلبر بیا بده دستت به من که شهر بارانیست در کوچه ای که جز من و تو هیچ چیز پیدا نیست ما آخرین سوار خسته ی از جنگ های سخت ما آخرین قطعات قطار حسرت و درد ما ایستگاه آخر راه جنون و آزادی ما زائران نیمه شب بیمناک آبادی ما شاهدان قصه ای از دشت های کبود ما ساکنان خسته ی شهر های بی صدا و سرود نصف النهار مبدأ من چشمهای عاشق خیس ای خواهش جدید شعر های کهن مرا بنویس ای هر کجای جهان تو سرزمین مادری ام اردیبهشت نگاهت و چشم های آذری ات ای دلبرا که به پایت نشست روح و جان و تنت ای دلبرا که شبیهت شده است نقشه ی وطنم ای دلبرا که شکفتی چو گل به پهنه ی دشت با بودنت که چه خیال ها در سرم نگذشت با بودنت مرا ببر این بار تا به بهار با بودنت برای شب تار من چراغ بیار دستم بگیر و ببر تا دورهای دور سپید با بودنت برای من از پشت شب سپیده دمید نصف النهار مبدأ من چشمهای عاشق خیس ای خواهش جدید شعر های کهن مرا بنویس ای هر کجای جهان تو سرزمین مادری ام اردیبهشت نگاهت و چشم های آذری ات
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
جانانم بردی دل و جانم از عشق تو جانا همش در هیجانم جان جانم عاشقتر از آنم دستم رو بگیری بکوبد ضربانم کاش به دادم برسی به داد حالم برسی کاش به داد این دل پر تب و تابم برسی دست مارو خوندی دلمو کجا کشوندی اومدی دل ببری مارو به کجا رسوندی دلبر دلبر تویی از همه بهتر از گوشه ی قلبم الهی نزنی پر بس که تو جذابی و دلبر دلارام من از همه بهتر برده ای آرام و قرارم نگارم داره میاد کنارم