این سان نبین درمانده ام درس محبت خوانده ام اینجا که تنها مانده ام از کاروان جا مانده ام تنهای تنهایم بیا مهتاب شبهایم بیا تنهای تنهایم بیا گلرویه رعنایم بیا رفتی چرا نامهربان آرامه جان شیرین زبان چشمم بوَد بر آسمان گویم سخن با اختران از بس شنیدم از فراق از درد و سوز و اشتیاق از حاله بلبل وصف باغ آمد سرم این اتفاق گویند عشق یک ماجراست بی غایتو بی ابتداست از هر زبانی برملاست عشقم به تو بی انتهاست تنهای تنهایم بیا مهتاب شبهایم بیا تنهای تنهایم بیا گلرویه رعنایم بیا آهوی صحرایم بیا تنهای تنهایم بیا تنهای تنهایم بیا
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
تویی تنها ولی زیبا منم تنها ولی عاشق در این باران تاریکی تویی تنها شب روشن تو تنها چاره ام بودی میان بی قراری ها تو تنها دلخوشی بودی برای زندگی کردن کنار تو جهان کوچکم لبریز زیباییست بدون تو ولی مانند هر پاییز غمگینم، غمگینم نپرس اینکه چرا دور از تو من هر روز می میرم برای امتحان دوری تو مرگ، تمرین است، تمرین است شباهت های ما باران که می بارد تماشاییست که تو گیسوی تر داری و من چشمان تر دارم فراموشم نکن حتی اگر دوری یا نزدیکی من از دلتنگی فردای تو امشب خبر دارم کنار تو جهان کوچکم لبریز زیباییست بدون تو ولی مانند هر پاییز غمگینم، غمگینم نپرس اینکه چرا دور از تو من هر روز می میرم برای امتحان دوری تو مرگ، تمرین است، تمرین است