به دادش رسیدم دلم رو رها کرد صداش کردم اون وقت رقیبو صدا کرد به پاش می نشستم خودش دید که خستم ولی بی وفا باز رها کرد دو دستم واسه شب نشینی رفیق قدیمی شدم رنگ اون شب که چشماش سیام کرد حالا روزگارم عوض شد دوباره حالا اون خودش فکر برگشتو داره حالا من نشستم به سکان نورم ولی اون به جز من کسی رو نداره می بخشم دوباره گناهی که کرده می بخشم می دونم که دستاش چه سرده
می شم سلطان شب رفیق قدیمی بازم مثل وقتی که بودیم صمیمی بدون زندگی بازیگردون ترین زمین خوردی دیدی که دنیا همینه به دادش رسیدم دلم رو رها کرد صداش کردم اون وقت رقیبو صدا کرد به پاش می نشستم خودش دید که خستم ولی بی وفا باز رها کرد دو دستم واسه شب نشینی رفیق قدیمی شدم رنگ اون شب که چشماش سیام کرد حالا روزگارم عوض شد دوباره حالا اون خودش فکر برگشتو داره حالا من نشستم به سکان نورم ولی اون به جز من کسی رو نداره می بخشم دوباره گناهی که کرده می بخشم می دونم که دستاش چه سرده می شم سلطان شب رفیق قدیمی بازم مثل وقتی که بودیم صمیمی بدون زندگی بازیگردون ترین زمین خوردی دیدی که دنیا همینه
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
تو از کجا پیدات شدعشق تواین آشفته حالی کی این همه رویا رو بخشید به این آغوش خالی من از جهان چیزی نمی خوام به جز خندیدن تو کاری ندارم من به غیر از تماشا کردن تو زیباییت بی قرارم میکنه سر به راهم میکنه بی اختیارم می کنه خوبه این دیوونگی وقتی نمی تونی بگی حال این دلشوره هاتو، عشق چه حالی داره من شب به شب زیباییاتو تجسم کرده بودم من تو شلوغیای دنیاتورو گم کرده بودم ردی نبود از تو، تو این شهر که دنبالت بگردم تو از کجا پیدات شد عشق هنوز باور نکردم زیباییت بی قرارم میکنه سر به راهم میکنه بی اختیارم می کنه خوبه این دیوونگی وقتی نمی تونی بگی حال این دلشوره هاتو، عشق چه حالی داره باتو