مثل چُرت قبل خوابم موشک بعد پرتاب تا چونه زیر آبم من برف زیر آفتاب شبیه قاصدک بعد فوت انبار خیس باروت سوت بی سکوت من توپ قبل شوت به فرض این خونه خراب شه حتی یادشم برآب شه بده دستتو به دست من بذار انگورا شراب شه مثل خواب، بیا به چشمام مثل تاب، هی برگرد پیشم شکل بال، بچسب رو دوشم مثل آب، بیار به جوشم چون من مثل چُرت قبل خوابم موشک بعد پرتاب تا چونه زیر آبم من برف زیر آفتاب شبیه کوه بعد ریزش خشت کج روی خشت فرسایش بی بارش من شهر قبل شورش به فرض این خونه خراب شه حتی یادشم برآب شه بده دستتو به دست من بذار انگورا شراب شه به فرض این خونه خراب شه حتی یادشم برآب شه بده دستتو به دست من بذار انگورا شراب شه (در شرایط حساس کنونی هیچی رو نمیدونی که میری، می مونی… حالا که هستی بیا بشین پیشم فعلاً) چون من مثل چُرت قبل خوابم تا چونه زیر آبم تا چونه زیر آبم تا چونه زیر آبم زیر آبم زیر آبم
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی آن شب که در بغض خنداندیم کو آن جمله در گوشم که میلرزاندیم کو ای آن که چشمانش غمی چون شاعران داشت چون سایه در ماوای جانش ارغوان داشت صداقت گزندش هم مهربان بود آن که شیراز تمام دختران بود هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی ای کتابی که هنوز آغوش دریا را به سمتم میگشایی مه گریبانم گرفته بی ثمر از من نپرس جانم کجایی آخرین یادی که دارم از خودم رخت سمت خاموشی گرفتم تا نشانم دادی آن زخم نهان را من فراموشی گرفتم برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی