من دوست دارم رو صد بار زیر بارونا فقط گفتم بهت چجوری تونستی رد شی از همه خاطره هامون چجوری اومد دلت بری نباشی دیگه با من دوره مسیره از تو تا من از تو فقط خاطره هاتن که باهامن بعده تو بارون منو پرتم میکنه سمت هوای تو یه جوری که دلم غش می ره برای تو بدجوری تنگه دلم واسه خاطرههای تو کجایی تو بعد تو بارون نمک روی زخمم داره اثر میکنه حالمو از اینی که هست بدتر میکنه چشامو حتی زیر چترم تر میکنه کجایی تو کاش دوباره دستای تو وا کنن قفل درهای بسته رو فکر تو حتی یه شب تنها نمیذاره من وابسته رو آخه تو نیستی دیگه با من دور مسیر از تو تا من از تو فقط خاطره هاتن که باهامن بعده تو بارون منو پرتم میکنه سمت هوای تو یه جوری که دلم غش می ره برای تو بدجوری تنگه دلم واسه خاطرههای تو کجایی تو بعد تو بارون نمک روی زخمم داره اثر میکنه حالمو از اینی که هست بدتر میکنه چشامو حتی زیر چترم تر میکنه کجایی تو
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
شب که میشود یاد تو میزند به جان تا که میپرد خواب و نمیرود فغان من به بوی موی تو ای یار میکشم نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار در قفس لحظه لحظه خاطره ها را میکنم مرور پیش چشممی افسوس اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین گرمش آرزوست در دلم اگر جایی هست هم برای اوست شب که میشود به خودم دشنام میدهم کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم این چه زندگیست که همش تکرار میشود روز از نو است و روزی ام انکار میشود شب که میشود اتاق کوچک میشود بر دلم تمام یقین ها شک میشود آه میکشم گویی آواز میشود آه آه