درگیر عشقه تو شدم تو که خوابو خیاله شبامی قید همه چیزو زدم واسه اینکه الان تو باهامی هر چی تو دنیاست به کنار تو تمومه چیزی که میخوامی وقتی بهت خیره میشم چشام از تو سیر نمیشن رویای شبهای منی تو همونی که عاشقشم زندگی بی تو واسه من خیلی سخته حتی تصورشم هر جا که باشی تو فکر توام حس میکنم پیشه منی باور قلبه من اینه که ما تا آخرش ماله همیم ماه قشنگ شبام مثله یه خوابی برام لحظه به لحظه ی زندگیمو با تو فقط سر میکنم وقتی تو چشمام زل میزنی عشقتو باور میکنم هر جوری باشی باهام دنیا رو با تو میخوام بذار دستتو تویه دستم که بدونه تو از همه خستم تو که بهتر از هرکی میدونی تو خیالمی هر جا که هستم تو چیکار کردی با دلم که تو نگاه اول به تو دل بستم بذار دستتو تویه دستم که بدونه تو از همه خستم تو که بهتر از هرکی میدونی تو خیالمی هر جا که هستم تو چیکار کردی با دلم که تو نگاه اول به تو دل بستم هر جا که باشی تو فکر توام حس میکنم پیشه منی باور قلبه من اینه که ما تا آخرش ماله همیم ماه قشنگ شبام مثله یه خوابی برام لحظه به لحظه ی زندگیمو با تو فقط سر میکنم وقتی تو چشمام زل میزنی عشقتو باور میکنم هر جوری باشی باهام دنیا رو با تو میخوام
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
مرا به سنگ ببند و به آبها بسپار هواییم کن و دست حبابها بسپار مرا به درد زمین خوردن آفریده خدا ببر مرا به بزرگ شهابها بسپار کلاغها پی تسخیر آشیان منند مرا به قلعه امن عقابها بسپار کسی بپرسد اگر حصر قصر یعنی چه بگیر عکس مرا و به قابها بسپار من آن کبوتر صلحم مرا ز سر وا کن مرا به دست تلخ ترین انتخابها بسپار مرا که آتش سودابه ها حریفم نیست از شرط صلح به افراسیابها بسپار شراب رمز شب شهر ارغوانی هاست بگو شرابو به عالیجنابها بسپار پر از بهانه ام امشب بگیر گوش مرا به لالایی دل انگیز خوابها بسپار من آن کبوتر صلحم مرا ز سر وا کن به دست تلخ ترین انتخابها بسپار مرا که آتش سودابه ها حریفم نیست از شرط صلح به افراسیابها بسپار من آن کبوتر صلحم مرا ز سر وا کن به دست تلخ ترین انتخابها بسپار