چه شبایی… که زدم قدم، پیاده چه تنها بودم هر شب، شاید بیادِ به یادش میُفتم هر شب، غمگین و خسته کاش بخوادش، قلبی که اینجا شکسته من موندم و درد و غمام بدونِ تو سخته برام برگرد دوباره، برگـرد دوبــاره. شعر و ملودی : مسعود صادقلو در نمیاد دیگه صِدام کاشکی باز اون روزا بیاد، این قلبِ خسته رو، باشی کنارش من موندم و درد و غمام بدونِ تو سخته برام برگرد دوباره، برگـرد دوبــاره. در نمیاد دیگه صِدا کاشکی باز اون روزا بیاد، این قلبِ خسته رو، باشی کنارش
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
چه دیدی از منو دل شور جانم که رفتی و نماندی ای نگارم دلارامم چرا از من گذشتی خزان کردی بهارم بی قرارم بیا حالم ببین دلتنگ و زاره دچار شعله های انتظاره بیا و نغمه آواز من باش نت شیرین نوای ساز من باش به روح نغمه عشق تو سوگند تو لیلای منی. مجنونتم من به یاد اون نگاه نرگس تو پر از آشوبم و دل خونتم من تو راز روشن آواز من باش نسیم خوش نواز ساز من باش به یاد اون شبای شور مستی گل اندامم تو ماه ناز من باش مسوزانم بیا چشم تو ساغر که در بند نگاهت من اسیرم در این دیوانه دل شوری فتاده که ترسم بی گل رویت بمیرم بیا حالم ببین دلتنگ و زاره