شال گردنش رو بست شمعارو خشک کرد مثل همین خونه منو فراموش کرد از کوچه که میرفت یهویی سردم شد یه لحظه حس کردم عمرم چقد کم شد نگفت خداحافظ نگفت کجا میره حتی نگفت اصلا چرا میره ♪♪♪ من محکمم اما دلم سوخته هیچیم نشده تنها دلم سوخته به هیچکی دیگه دل نمیبندم تو صورت هیچکی دیگه نمیخندم ♪♪♪ موهاشو چتر میکرد بارونی شد خونه از وقتی رفت اینجا همش زمستونه جاش خالیه دارم تو خونه میپوسم فنجون قهوشو با گریه میبوسم شاید که برگرده یروز نمیدونم چیشد که ترکم کرد هنوز نمیدونم ♪♪♪ من محکمم اما دلم سوخته هیچیم نشده تنها دلم سوخته به هیچکی دیگه دل نمیبندم تو صورت هیچکی دیگه نمیخندم
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی آن شب که در بغض خنداندیم کو آن جمله در گوشم که میلرزاندیم کو ای آن که چشمانش غمی چون شاعران داشت چون سایه در ماوای جانش ارغوان داشت صداقت گزندش هم مهربان بود آن که شیراز تمام دختران بود هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی ای کتابی که هنوز آغوش دریا را به سمتم میگشایی مه گریبانم گرفته بی ثمر از من نپرس جانم کجایی آخرین یادی که دارم از خودم رخت سمت خاموشی گرفتم تا نشانم دادی آن زخم نهان را من فراموشی گرفتم برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی