حیف من و تو حیف از این عشق که این شهر حسود اونو ندیدش حیف پرنده ی آرزوهامون که از بوم دوتامون پر کشیدش بال قشنگ و خوشگل من رفتی و پرپر شد دل من انقده دور شدیم از هم که دیگه خاطره ها دور من دیوار کشیدن “آخر یه روزی عشقم رو قلب تو نشونشو می گیره آخر می فهمی اونی که عاشق بوده عاشقم می میره توو هر مسیر از این شهر لعنتی قدم زدم به یادت آخر یه روزی می دونم بر می گرده به من اعتمادت” خلوتمونو دادیم به بادِ حرفای مردم حیف از من و تو که آتیش زدیم به این انبار گندم این همه ساله قطب شماله حال و هوامون زمین می چرخه و باز نمی رسه یه آفتاب به قلب هر دوتامون آخر یه روزی عشقم رو قلب تو نشونشو می گیره آخر می فهمی اونی که عاشق بوده عاشقم می میره توو هر مسیر از این شهر لعنتی قدم زدم به یادت آخر یه روزی می دونم بر می گرده به من اعتمادت
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
افسردگی هایم تمام گریه هایم شد من خسته ام از لحظه های پوچ و بیخود بگو دیوانه تر از من مکر دیوانه ای هست؟ بین من و تو عشق من بیگانه ای هست من خیس دردم غرق بارانم چون کشتی درگیر طوفانم می خواستم رویای آرام تو باشم تنها شدم با خاطرات دلخراشم ای عشق دور افتاده ام ازنفس افتاده ام ای بغض تنهایی کجایی؟ تو نیستی ای ماه من گریه شد همراه من لعنت به تنهایی کجایی؟ نفس نفس زدم تورا نفس کشیدمت بیا هوا هوای رفتنت نیست به گریه می رسم چرا ؟کجا کشانده ای مرا ؟ بدون تو جهان چه خالیست چه کرده ای تو با دلم ؟ که تلخ و پوچ و باطلم به گِل نشسته روزگارم تمام آرزوی من بمان و ساده دل نکن ببین که بی تو بی قرارم ای عشق دور افتاده ام ازنفس افتاده ام ای بغض تنهایی کجایی؟ تو نیستی ای ماه من گریه شد همراه من لعنت به تنهایی کجایی؟