دیده بگشا ای به شهد مرگ نوشینت رضا دیده بگشا بر عدم، ای مستی هستی فزا دیده بگشا، ای پس از سوع القضا، حسن القضا دیده بگشا از کرم، رنجور دردستان علی بهر مروارید غم، گنجور مردستان علی دیده بگشا، رنج انسان بین و سیل اشک و آه کبر پستان بین و جام جهل و فرجام گناه تیر و ترکش، خون و آتش، خشم سرکش، بیم چاه دیده بگشا بر ستم، در این فریبستان علی شمع شبهای دوژم، ماه غریبستان علی دیده بگشا، نقش انسان ماند با جامی تهی سوخت لاله، مرد لیلی، خشک شد سرو سهی زاگهیمان جهل ماند و جهل ماند از آهگی دیده بگشا ای سنم، ای ساقی مستان علی تیره شد از بیش و کم آیینه هستان علی دیده بگشا ای سنم، ای ساقی مستان علی تیره شد از بیش و کم آیینه هستان علی
مجید اخشابی, علیرضا کهن دیری, فریدون شهبازیان, شهریار فریوسفی, محمد اصفهانی, محمد حقیقی
شاعر
مولانا , هوشنگ ابتهاج, محمد حسین شهریار, ابوسعید ابوالخیر, پرویز بیگی حبیب آبادی
لطفا وارد حساب کاربری شوید.
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
جانانم بردی دل و جانم از عشق تو جانا همش در هیجانم جان جانم عاشقتر از آنم دستم رو بگیری بکوبد ضربانم کاش به دادم برسی به داد حالم برسی کاش به داد این دل پر تب و تابم برسی دست مارو خوندی دلمو کجا کشوندی اومدی دل ببری مارو به کجا رسوندی دلبر دلبر تویی از همه بهتر از گوشه ی قلبم الهی نزنی پر بس که تو جذابی و دلبر دلارام من از همه بهتر برده ای آرام و قرارم نگارم داره میاد کنارم