
فرانسوا پاریسی / Francois Parisi
0 دنبال کنندهمحبوب


















فرانسوا پاریسی / Francois Parisi
فرانسوا پاریسی در سال ۱۹۶۱ در شهر والنسین (Valenciennes) فرانسه زاده شد و از همان کودکی زیر نظر راجر دامِن—رهبر ارکستر معروف و همراه ستارگانی چون ایدیت پیاف و ژاک برِل—آموزش آکاردئون دید. او از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۱ در کنسرواتوار ویلیژوف (Villejuif) تحصیل کرد و در سال ۱۹۸۱ مدرک برتر را دریافت نمود. از سال ۱۹۸۲، پاریسی خود جایگزین استادش شد و سبک خاصی را پدید آورد که تلفیقی است از ژانر موزهٔ سنتی با چند عنصر جاز، بداههپردازی و تنظیمات معاصر—سبکی که امروز با عنوان نو-موزه (neo-musette) شناخته میشود. 
او نقش درخشانی در باززندهسازی و نوآفرینی موزهٔ پاریسی داشت و بههمراه کسانی چون ژان کورتی، ریچارد گالیانو و مارسل آزولا، در مجموعه آلبومهای معروف Paris Musette حضور داشت. این آثار، نهتنها توجه را به آکاردئون جلب کردند، بلکه سبک بدیع و پرتحرکی را معرفی نمودند که از دل سنت برخاسته و همزمان با ژانگول آسان و جذاب، مخاطب را همراه میکرد.  
پاریسی از اوایل دهه ۱۹۹۰ تا اواسط دهه ۲۰۰۰ در کنار ضبط آلبومهای Paris Musette، در تورهای داخلی و بینالمللی متعددی حضور داشت. او در جشنوارههای جاز در شهرهایی مانند آمیان، اوسر، گرونوبل شرکت کرد؛ سپس تورهایی در کانادا، سوئیس، بلژیک، پرتغال، ژاپن و استرالیا برگزار نمود. همچنین در ژاپن با آکاردئوننواز Iroko Ito در اجراهای تابستانی همکاری داشت. 
از مهمترین آثار ضبطشده توسط فرانسوا پاریسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• Annie-Zette از آلبوم Paris Musette I (۱۹۹۰).
• La Rabouine از Paris Musette II (۱۹۹۳).
• Roger le Vénitien از Paris Musette III (۱۹۹۸)، اثری که هم ادای احترامی بود به استادش راجر دامِن و هم نشاندهندهٔ سبک منحصربهفرد خود او. اثر دیگری به نام 5 doigts d’eau در سال ۱۹۹۳ در تبلیغی تلویزیونی استفاده شد و پخش گستردهای در تابستان همان سال در فرانسه داشت. او همچنین در دهههای بعد در آلبومی تحت عنوان Jazz in my Musette (۲۰۰۴–۲۰۰۵) بازیگران جدید این سبک را معرفی کرد. 
از نظر موسیقی، پاریسی را میتوان نوازندهای دانست که توانسته مرز میان سنت و نوآوری را بهخوبی بشکند. او با سبک آزاد و بداهه-محورش در اِلِمانهایی مانند هارمونی جاز، ساختار ونوس و زمانبندیِ دراماتیک در قطعات موزه، سبکی جذاب و شاداب خلق کرده که هم اهالی موسیقی سنتی را راضی نگه میدارد و هم دستاندرکاران جَز و نوآوری را جذب میکند.
در زمینه شهرت جهانی، احتمالا قطعه او Ballad du Paris است که در موسیقی فیلم Midnight in Paris اثر وودی آلن شنیده میشود و تم حسی آن بهخوبی جا افتاده است.  
خلاصه اینکه فرانسوا پاریسی چهرهای است که با تعهد به فرهنگ موزهٔ پاریسی و ذهنی خلاقانه و مدرن، به احیای این سبک کمک کرده است. او نه صرفاً احیاگر گذشته، بلکه هنرپیشهای از آیندهٔ موسیقی آکاردئون است که با هر نوا، پلی میسازد میان ریشهها و امکانات امروز.