دیدی آخرشم رفت اون که میگفت تنهات نمیذارم رفت از پیشم با اینکه میدونست خیلی دوسش دارم غم چشمامو ندید و رفت و حالا منتظرش من هر شبو بیدارم تنها موندم آخه هیچکسی رو به جز اون که نداشتم نمیدونستم واسش فرقی نداشت که باشم یا نباشم بی خبر رفت و واسم راهی نذاشت به جز اینکه بشینم و منتظرش باشم (منتظرش باشم) اون میرفت و نمیخواست پای حرفای دلم بشینه نمیذاشتم که چشای خیسمو حتی یه لحظه ببینه هیچ حرفی رو نتونستم که بهش بگم و همه حرفا موند توی این سینه توی این دنیا یکی نیست که حال دل من رو بپرسه تازه میفهمم که هرچی بد گفتن از این عشقا درسته گریه میکردم پشت سرت تا نفهمی که قلب من از دوریت میخوره غصه بغض تو گلوم سنگین شده از بس مونده تو سینم توی آینه همش چشمای قشنگشو اینجا میبینم دیگه هیچی نموند به جز تنهایی و شب و کاشکی بدونه داغون و غمگینم (داغون و غمگینم) میخونم بدونه دلم تنگ شده واسه اون زخم زبوناش وقتی که به من میگفت حق با منه جای حرفی نمیگذاشت کاش میفهمیدم که نه میمونه پیشم و نه میمونه پای همه ی قولاش بغض تو گلوم سنگین شده از بس مونده تو سینم توی آینه همش چشمای قشنگشو اینجا میبینم دیگه هیچی نموند به جز تنهایی و شب و کاشکی بدونه داغون و غمگینم (داغون و غمگینم) تنها موندم آخه هیچکسی رو به جز اون که نداشتم نمیدونستم واسش فرقی نداشت که باشم یا نباشم بی خبر رفت و واسم راهی نذاشت به جز اینکه بشینم و منتظرش باشم
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
چه دیدی از منو دل شور جانم که رفتی و نماندی ای نگارم دلارامم چرا از من گذشتی خزان کردی بهارم بی قرارم بیا حالم ببین دلتنگ و زاره دچار شعله های انتظاره بیا و نغمه آواز من باش نت شیرین نوای ساز من باش به روح نغمه عشق تو سوگند تو لیلای منی. مجنونتم من به یاد اون نگاه نرگس تو پر از آشوبم و دل خونتم من تو راز روشن آواز من باش نسیم خوش نواز ساز من باش به یاد اون شبای شور مستی گل اندامم تو ماه ناز من باش مسوزانم بیا چشم تو ساغر که در بند نگاهت من اسیرم در این دیوانه دل شوری فتاده که ترسم بی گل رویت بمیرم بیا حالم ببین دلتنگ و زاره