دریغا از عشق در این شام شوم که کوچه می گرید ستاره ها مغموم ترانه بی رونق به کنج غم محکوم ستاره ها مغموم چه می بینی ؟ بگو با من چقد راه مانده تا جاده به شیب شب سرازیرم عطش میزاید این باده
ای داد ای فریاد از این شب بی خواب که غصه می پاشد به خلوتم مهتاب منم سکونی گس شبیه یک مرداب
چه می بینی ؟ بگو با من چقد راه مانده تا جاده به شیب شب سرازیرم عطش میزاید این باده نمی دانم چه شد دستم رها کردی نمی دانم نمی دانی به کار دل چه ها کردی نمی دانی نمی دانم نمی دانی بگو با من چه می بینی چه می بینی ؟ بگو با من چقد راه مانده تا جاده به شیب شب سرازیرم عطش میزاید این باده..
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
جانانم بردی دل و جانم از عشق تو جانا همش در هیجانم جان جانم عاشقتر از آنم دستم رو بگیری بکوبد ضربانم کاش به دادم برسی به داد حالم برسی کاش به داد این دل پر تب و تابم برسی دست مارو خوندی دلمو کجا کشوندی اومدی دل ببری مارو به کجا رسوندی دلبر دلبر تویی از همه بهتر از گوشه ی قلبم الهی نزنی پر بس که تو جذابی و دلبر دلارام من از همه بهتر برده ای آرام و قرارم نگارم داره میاد کنارم