نگو قسمتم اینه نگو راهی نمونده برامون نگو عادته عشقه نگو بهتره واسه دوتامون منو ول نکن اینجا با یه بغض شکسته چشا خیس نرو بی انصاف دستم نیست ♪♪♪ بگو چی سرت اومد که به این زوده دل کندی داری چشماتو رو کی می بندی من که برای تو با هرکی بگی جنگیدم توون جی رو بگو دارم پس می دم
کار دله که هنوزم عادت به تو داره دلم می خوام از تو جدا شم نمیزاره دلم آخه جز تو نداره دیگه چاره دلم ♪♪♪ منو حال خرابو نم بارون پشت یه شیشه منو خاطره هامون یه علاقه که کشته نمیشه من دیوونه از تو مگه میشه یه لحظه جدا شم تو بری از هم می پاشم رسانه آهنگ ♪♪♪ تا توو فکر تو میرم همه حا بارون می گیره مگه این احساس از قلبم میره گوشه ی این دل وابستم آره جان اینجاست ضربه نزن به دلم انقد بی احساس ♪♪♪ کار دله که هنوزم عادت به تو داره دلم می خوام از تو جدا شم نمیزاره دلم آخه جز تو نداره دیگه چاره دلم
محمدرضا رهنما, حامد برادران, کوشان حداد, نیمان غفاری, صالح رضایی
میکس و مستر
آرش پاکزاد, حامد برادران, کوشان حداد, بهزاد نادری
آهنگساز
محمدرضا رهنما, سینا شعبان خانی, میثم ابراهیمی, صالح رضایی
لطفا وارد حساب کاربری شوید.
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی آن شب که در بغض خنداندیم کو آن جمله در گوشم که میلرزاندیم کو ای آن که چشمانش غمی چون شاعران داشت چون سایه در ماوای جانش ارغوان داشت صداقت گزندش هم مهربان بود آن که شیراز تمام دختران بود هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی ای کتابی که هنوز آغوش دریا را به سمتم میگشایی مه گریبانم گرفته بی ثمر از من نپرس جانم کجایی آخرین یادی که دارم از خودم رخت سمت خاموشی گرفتم تا نشانم دادی آن زخم نهان را من فراموشی گرفتم برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی