میشکنه سکوت اتاق و تیک تیک ساعت ببین که دوریت میکنه چیکه چیکه آبم خاطره هامونو میاد تیکه تیکه یادم نمیشه که بخوابم دیگه تلخی بسه اون قلب که دستت دادم شکسته بیا حالم عوض شه حل و فصل شه هر چی هستش بم برس عشقم بیا بزار خودتو یکم به جا من هی میشم دلتنگ آخه دوریتو کجای دلم بزارم کجایی تو امشب ببین جای تو خالیه چقدر کنارم بم برس عشقم بیا بزار خودتو یه لحظه جا من هی میشم دلتنگ آخه دوریتو کجای دلم بزارم کجایی تو امشب ببین جای تو خالیه چقدر کنارم من هر جا بشم میام میرسم بهت من هنوزم میگم پیش همه که با تو فهمیدم تازه چیه ته عشق ولی حیف ندیدش اون چشات دیگه اصن دل منی که میریزه برات و کسی نبود حریفش بم برس عشقم بیا بزار خودتو یکم به جا من هی میشم دلتنگ آخه دوریتو کجای دلم بزارم کجایی تو امشب ببین جای تو خالیه چقدر کنارم بم برس عشقم بیا بزار خودتو یه لحظه جا من هی میشم دلتنگ آخه دوریتو کجای دلم بزارم کجایی تو امشب ببین جای تو خالیه چقدر کنارم
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی آن شب که در بغض خنداندیم کو آن جمله در گوشم که میلرزاندیم کو ای آن که چشمانش غمی چون شاعران داشت چون سایه در ماوای جانش ارغوان داشت صداقت گزندش هم مهربان بود آن که شیراز تمام دختران بود هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی ای کتابی که هنوز آغوش دریا را به سمتم میگشایی مه گریبانم گرفته بی ثمر از من نپرس جانم کجایی آخرین یادی که دارم از خودم رخت سمت خاموشی گرفتم تا نشانم دادی آن زخم نهان را من فراموشی گرفتم برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی