زیبای من باید تو را از چشم بد دورت کنم می ترسم ای دریا ولی با چشم خاک شورت کنم می ترسم از روزی که بارانت نبارد به سرم می ترسم اسمی از تو حتی پیش مردم ببرم
با این که میدانم به عشق هیج اعتباری نیس باز جانم برایت میرود تا کوه قاف ای نازنین رویای درگیرت شدم گلاب و زنجیرت شدم تاوان عاشق بودن است رویا بباف ای نازنین
زیبای من باید تو را از چشم بد دورت کنم می ترسم ای دریا ولی با چشم خاک شورت کنم می ترسم از روزی که بارانت نبارد به سرم می ترسم اسمی از تو حتی پیش مردم ببرم می ترسم از روزی که بارانت نبارد به سرم می ترسم حتی اسمی از تو حتی پیش مردم ببرم
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
شب که میشود یاد تو میزند به جان تا که میپرد خواب و نمیرود فغان من به بوی موی تو ای یار میکشم نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار در قفس لحظه لحظه خاطره ها را میکنم مرور پیش چشممی افسوس اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین گرمش آرزوست در دلم اگر جایی هست هم برای اوست شب که میشود به خودم دشنام میدهم کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم این چه زندگیست که همش تکرار میشود روز از نو است و روزی ام انکار میشود شب که میشود اتاق کوچک میشود بر دلم تمام یقین ها شک میشود آه میکشم گویی آواز میشود آه آه
