صدای گریه و خنده صدای باد لغزنده و خاموشی مسیر فکر آواره گم و گیج و هزار پاره فراموشی
و تاریکی و بوی تند و مات غفلت دیروز یا امروز یا فردا چه خاموشی فراموشی
نفس سرده سکوتش شکل یک درده چه دردی درد خاموشی فراموشی ♪♪♪ نمی پرسی نمی دونی نمی دونی نمی خواهی
وگم شد تار شد خاکستری شد رنگ میبازی
صدای چک چک دیروز فردا رو به خاموشی نگاه بسته پا خسته دل تفدیده رنجیده ♪♪♪ زمین قهر کرده دست بسته سخت ترسیده و سرما ساکنِ سخت عبوس تشرو مرده و سرما ساکنِ سخت
بیا اسطوره این طوفان منو از عشق ترسونده بیا ای نور تاریکی خطوط بغضو پوشونده
و یک کابوس عین طرح خاموشی مسیر فکر آواره گم و گیج و هزار پاره فراموشی
و تاریکی و بوی تند و مات غفلت دیروز یا امروز یا فردا چه خاموشی فراموشی
نگاه بسته پا خسته دل تفدیده رنجیده زمین قهر کرده دست بسته سخت ترسیده ♪♪♪ نمی پرسی نمی دونی نمی دونی نمی خواهی
وگم شد تار شد خاکستری شد رنگ میبازی
صدای چک چک دیروز فردا رو به خاموشی بیا اسطوره این طوفان منو از عشق ترسونده ♪♪♪ بیا ای نور تاریکی خطوط بغضو پوشونده و غمگینه که قصه بی سرانجامه و بی تابه
مبادا قصه گو یادش بره این طرح یک خوابه که تعبیرش فراموشی خاموشی
