جانم باش نوش دارو بعد مرگ فایده نداره جانم باش رخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باش جانم باش داد از دل بیقرارت شدم ای فریاد از دل صبر من رفته دگر بر باد از دل داد از دل داد از دل دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم دل دست تو و مست تو
و بسته به جانم از عشقت حیرانم دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم دل دست تو و مست ت جانم باش نوش دارو بعد مرگ فایده نداره جانم باش رخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باش جانم باش داد از دل بیقرارت شدم ای فریاد از دل صبر من رفته دگر بر باد از دل داد از دل داد از دل دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم دل دست تو و مست تو
و بسته به جانم از عشقت حیرانم دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم دل دست تو و مست تو
و بسته به جانم از عشقت حیرانم تو ساغر عشقی بال و پر عشقی
یک کوچه پیدا نشده تویه بهشتی رسوای زمانه ام افتاده به جانم
مجنون قسم خورده دلتنگ توام یار تو روح و روانی آرامش جانی
عاشق تر از آنم که بگویم که بدانی جانم باش نوش دارو بعد مرگ فایده نداره جانم باش رخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باش جانم باش داد از دل بیقرارت شدم ای فریاد از دل صبر من رفته دگر بر باد از دل داد از دل داد از دل دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم دل دست تو و مست تو
و بسته به جانم از عشقت حیرانم دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم دل دست تو و مست تو
و بسته به جانم از عشقت حیرانم جانم باش نوش دارو بعد مرگ فایده نداره جانم باش رخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باش جانم باش
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
تجسم کن که تو ایوون خونه رو تختی که پناه هر دومونه سرت رو شونمه خیره به ابرا مژه هات داره میگیره به ابرا گرفتی روی چشمت استکانو رصد کردی ته این کهکشانو نگه میداری با خندت زمانو میگم دیدم یه شب خواب الانو یهو برق تو چشمات جون میگیره سکوتت میشکنه بارون میگیره نگاتو بر میگردونی به سمتم تو بارون خیره میمونی به سمتم میبارن قطره ها روی من و تو میپیچه تو هوا بوی من و تو داری از فکر من پر میشی نم نم فقط یادت نیاد ما دوریم از هم نگو این آسمون که صاف صافه بذار قلبت واست رویا ببافه که رویا شعره میشه خوند و حظ کرد همین رویا چقدر مارو عوض کرد هنوز اون هدیه رو دارم که گفتی بسوزونش به یادت من نیوفتی هنوز اون شاخه گل ها تو اتاقن منم یادت میوفتم اتفاقا یهو برق تو چشمات جون میگیره سکوتت میشکنه بارون میگیره نفس داره خیالت راه میره تا جون دارم نمیذارم بمیره