چه شبایی… که زدم قدم، پیاده چه تنها بودم هر شب، شاید بیادِ به یادش میُفتم هر شب، غمگین و خسته کاش بخوادش، قلبی که اینجا شکسته من موندم و درد و غمام بدونِ تو سخته برام برگرد دوباره، برگـرد دوبــاره. شعر و ملودی : مسعود صادقلو در نمیاد دیگه صِدام کاشکی باز اون روزا بیاد، این قلبِ خسته رو، باشی کنارش من موندم و درد و غمام بدونِ تو سخته برام برگرد دوباره، برگـرد دوبــاره. در نمیاد دیگه صِدا کاشکی باز اون روزا بیاد، این قلبِ خسته رو، باشی کنارش
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
جانانم بردی دل و جانم از عشق تو جانا همش در هیجانم جان جانم عاشقتر از آنم دستم رو بگیری بکوبد ضربانم کاش به دادم برسی به داد حالم برسی کاش به داد این دل پر تب و تابم برسی دست مارو خوندی دلمو کجا کشوندی اومدی دل ببری مارو به کجا رسوندی دلبر دلبر تویی از همه بهتر از گوشه ی قلبم الهی نزنی پر بس که تو جذابی و دلبر دلارام من از همه بهتر برده ای آرام و قرارم نگارم داره میاد کنارم