زده بارون زیر اون بارون زده نم نم پشت سرش شبنم منم زیر بارونمو وا نمیشه چترم باشی که بعدا دورمون خلوت میخوام بپیچه تو کوچه با صدای خندت جون داره میگیره بارون تو قلب خیابون داره میشینه آروم جون داره میگیره کوچه چون عطر تو روشه تورو میذاره رو چشم پس دیگه وقتشو نکش دستو از پشت حلقه کن دور چشم با تو نفس میکشم درد میکشم رو همه خط میکشم رو تن داغت به شیشه بخاره نوشته قلبم هواتو داره غم خیابون چشم انتظاره تا دوباره پاهات روش قدم بذاره جون داره میگیره بارون تو قلب خیابون داره میشینه آروم جون داره میگیره کوچه چون عطر تو روشه تورو میذاره رو چشم پس دیگه وقتشو نکش دستو از پشت حلقه کن دور چشم با تو نفس میکشم درد میکشم رو همه خط میکشم
به سایت آواما خوش آمدید! لطفاً توجه داشته باشید که محتوای این سایت برای افراد زیر 12 سال مناسب نمیباشد. برای ثبت نام، باید 12 سال یا بیشتر داشته باشید. با ثبت نام، شما تأیید میکنید که شرایط سنی لازم را دارا هستید.
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی آن شب که در بغض خنداندیم کو آن جمله در گوشم که میلرزاندیم کو ای آن که چشمانش غمی چون شاعران داشت چون سایه در ماوای جانش ارغوان داشت صداقت گزندش هم مهربان بود آن که شیراز تمام دختران بود هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی ای کتابی که هنوز آغوش دریا را به سمتم میگشایی مه گریبانم گرفته بی ثمر از من نپرس جانم کجایی آخرین یادی که دارم از خودم رخت سمت خاموشی گرفتم تا نشانم دادی آن زخم نهان را من فراموشی گرفتم برگرد به دل تنگی اگر باقی عمرت گذرد چه برگرد پس این قصه که این شهر مرا می فشرد چه ای وای اگر این گریه که من میشنوم حال تو باشد برگرد اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه هرگز وداع جانم نکردی ای آن که تنها تو پشیمانم نکردی
