شب از نیمه هم گذشت یار رفته برنگشت پی عشق گم شده نهم سر به کوه و دشت همچو مه به نیمه شب ها میگردم تا ببینم او را همچو مه به نیمه شب ها میگردم تا ببینم او را تا سحر چو مرغ شب دارم ناله ها به لب همچو مه به نیمه شب ها میگردم تا ببینم او را همچو مه به نیمه شب ها میگردم تا ببینم او را یار آمد یار آمد یار آمد این صدای پای اوست این همان آهنگ پای اوست که جان آشنای اوست آمد آن امید قلبم که روی چشمم جای اوست آمد آن امید قلبم که روی چشمم جای اوست یار آمد، یار آمد، یار آمد این صدای پای اوست این همان آهنگ پای اوست که جان آشنای اوست آمد آن امید قلبم که روی چشمم جای اوست آمد آن امید قلبم که روی چشمم جای اوست
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
شب که میشود یاد تو میزند به جان تا که میپرد خواب و نمیرود فغان من به بوی موی تو ای یار میکشم نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار در قفس لحظه لحظه خاطره ها را میکنم مرور پیش چشممی افسوس اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین گرمش آرزوست در دلم اگر جایی هست هم برای اوست شب که میشود به خودم دشنام میدهم کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم این چه زندگیست که همش تکرار میشود روز از نو است و روزی ام انکار میشود شب که میشود اتاق کوچک میشود بر دلم تمام یقین ها شک میشود آه میکشم گویی آواز میشود آه آه
