صدا همون صدا بود طوفانِ یاد تو در من تو روی آینه ماتم تصویر تو توو این شهر همراه سایه هاست با من ترسیدن از خاطرات کارم بارون پشتِ بارون تو کوچه های شهر جاریست افسوس صد افسوس پاییزِ تو هنوز باقیست امسال دیگه سال نشد ماهی لبِ مرگ بوسید تو اوجِ تحویلِ سال سبزه رو هفت سین پوسید بی تو زمین پریشان بی تو آسمان پریشان بی تو من از شهر گریزان بارون پشتِ بارون تو کوچه های شهر جاریست افسوس صد افسوس پاییزِ تو هنوز باقیست اسفند پشتِ اسفند پاییز پشتِ پاییز تنها تو این خیابون از بی تویی لبریز اراده مرده در من سکان دست من نیست تنها به زیر بارون رو سنگ فرشهای خیس بارون پشتِ بارون تو کوچه های شهر جاریست افسوس صد افسوس پاییزِ تو هنوز باقیست امسال دیگه سال نشد ماهی لبِ مرگ بوسید تو اوجِ تحویلِ سال سبزه رو هفت سین پوسید
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
شب که میشود یاد تو میزند به جان تا که میپرد خواب و نمیرود فغان من به بوی موی تو ای یار میکشم نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار در قفس لحظه لحظه خاطره ها را میکنم مرور پیش چشممی افسوس اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین گرمش آرزوست در دلم اگر جایی هست هم برای اوست شب که میشود به خودم دشنام میدهم کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم این چه زندگیست که همش تکرار میشود روز از نو است و روزی ام انکار میشود شب که میشود اتاق کوچک میشود بر دلم تمام یقین ها شک میشود آه میکشم گویی آواز میشود آه آه
