یروزی از همین روزا میام و باز دوباره پیدات میکنم بعد یه عمر ندیدنت میشینم و فقط تماشات میکنم تو رازمی نیازمی تو اشک شوق لحظه نمازمی میون این غریبه ها تو بهترین رفیق قصه سازمی بارون و دوست دارم آخه چشمات و یاد من میاره حس میکنم بازم قراره یروز ببینمت دوباره چشم و چراغ خونمی جز تو به هیچکی دل ندادم خواستن تو ادامه دادم کاش برسی یروز بدادم عشق چی بگم از غم تو عشق غم من گردن تو عشق اینم از رفتن تو عشق عشق نمیدونی با خیالش چه شبایی به یادش گریه کردم که میادش بارون و دوست دارم آخه چشمات و یاد من میاره حس میکنم بازم قراره یروز ببینمت دوباره چشم و چراغ خونمی جز تو به هیچکی دل ندادم خواستن تو ادامه دادم کاش برسی یروز بدادم
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
شب که میشود یاد تو میزند به جان تا که میپرد خواب و نمیرود فغان من به بوی موی تو ای یار میکشم نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار در قفس لحظه لحظه خاطره ها را میکنم مرور پیش چشممی افسوس اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین گرمش آرزوست در دلم اگر جایی هست هم برای اوست شب که میشود به خودم دشنام میدهم کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم این چه زندگیست که همش تکرار میشود روز از نو است و روزی ام انکار میشود شب که میشود اتاق کوچک میشود بر دلم تمام یقین ها شک میشود آه میکشم گویی آواز میشود آه آه
