کنار دلش گرفته تشنگی اهل حرم تو فکرش یه دل نه صد دلهره داره ای کاش یه وقت نشه به خیمه برنگرده با این که پهلوونه و رشیده ولی انگار که دلش بریده اخه طاقت نداره میدونم از بس صدای الاتش شنیده ابوفاضل تو دلو دلبر و مظهر عشق و صفایی ابوفاضل تو میون دل عاشقا همتا نداری ابوفاضل اقام ابوالفضل
خدای احساسی و من درگیر دنیای توام درگیر مهربونیات این دل دریای توام فدای اون بزرگیات لرزه به جسم دشمنت اسم تو هر جا که میاد یه کوه قرص و محکمه ابوفاضل تو دلو دلبر و مظهر عشق و صفایی ابوفاضل تو میون دل عاشقا همتا نداری ابوفاضل اقام ابوالفضل
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
شب که میشود یاد تو میزند به جان تا که میپرد خواب و نمیرود فغان من به بوی موی تو ای یار میکشم نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار در قفس لحظه لحظه خاطره ها را میکنم مرور پیش چشممی افسوس اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین گرمش آرزوست در دلم اگر جایی هست هم برای اوست شب که میشود به خودم دشنام میدهم کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم این چه زندگیست که همش تکرار میشود روز از نو است و روزی ام انکار میشود شب که میشود اتاق کوچک میشود بر دلم تمام یقین ها شک میشود آه میکشم گویی آواز میشود آه آه
