بگو بودن یا نبودن مسئله چیه عزیزم من که بودم من که موندم چیه نقشم که غریبم پرده ی آخر قصه است یه مترسک تو کویرم شبای تهرون منو پریشون میکنه نم نم بارون اشکامو پنهون میکنه جون دو تامون کی حالتو خوب میکنه جز من عاشق ، جز من عاشق شبای تهرون منو پریشون میکنه نم نم بارون اشکامو پنهون میکنه جون دو تامون کی حالتو خوب میکنه جز من عاشق ، جز من عاشق پشت این پنجره بارون زده من دلم گرفته یکی پرپر شده قلبش کل شهرو غم گرفته به در بسته رسیدم تو ته باز یه قصه اگه تا اینجا رسیدم کار من نیست کار عشقه نه شنیدم پر کشیدم عزیزم دلم گرفته شبای تهرون منو پریشون میکنه نم نم بارون اشکامو پنهون میکنه جون دو تامون کی حالتو خوب میکنه جز من عاشق ، جز من عاشق
با این کار تمام آهنگ ها از صف شما حذف می شود. آیا مطمئن هستید که می خواهید پاک
کنید؟
شب که میشود یاد تو میزند به جان تا که میپرد خواب و نمیرود فغان من به بوی موی تو ای یار میکشم نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار در قفس لحظه لحظه خاطره ها را میکنم مرور پیش چشممی افسوس اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین گرمش آرزوست در دلم اگر جایی هست هم برای اوست شب که میشود به خودم دشنام میدهم کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم این چه زندگیست که همش تکرار میشود روز از نو است و روزی ام انکار میشود شب که میشود اتاق کوچک میشود بر دلم تمام یقین ها شک میشود آه میکشم گویی آواز میشود آه آه
